شهروند هزاره ی سوم

اصلا کاری ندارم به23نوابمر و رنگ نارنجی و کسایی که عکس پروفایلشون یه صفحه ی نارنجی یا یه چیز مرتبطه!اصلا هم کاری ندارم به اونایی که تو صفحات مجازیشون نوشته هایی مرتبط از خانم فلانی و آقای بهمانی گذاشتن و از این حرفا...فقط برام جالبه که هیچ کس از تربیت بچه هایی صحبت نکردن که یه روزی میشن یه مرد....یه روزی میشن یه زن...و یکیشون فاعله خشونته و یکی مفعول...فقط به امید روزای مسخره ای به نام روزی پر از مهربانی و برابری نشستن مزخرف ترین نوع خود گول زدنه! خوبه به این فکر کنیم که دخترایی تربیت کنیم که اعتماد به نفس داشته باشن...رفتار های عاقلانه داشته باشن...به حرفایی که میزنن خیلی بیشتر از ست کردن کش مو با بندکفش و دستبد باهم توجه کنن...بدونن ظرافت و زیبایی دقیقا معنیش چیه؟دخترانگی یعنی چی؟وخیلی چیزهای دیگه که وقتی خودمون بلد نیستیم چطوری به دخترمون یاد بدیم؟ وقتی رفتاراتت و حرفات منطقی باشه،اعتماد به نفس داری...وقتی دیدت به دنیا درست باشه،نمیترسی...چون به خودت حق دفاع از خودت رو میدی و اونقدر نگاهت و حرفات قاطع و محکم خواهد بود که کسی جرئت نمیکنه  تعرض کنه به حقت .....اما یه جایی میرسه که تعرض به حقت دیگه قابل جلوگیری نیست...حتی اگر به درست ترین روش ممکن بزرگ شده باشی و برخورد کنی...اونجاست که باید به فکر تربیت پسرهامون باشیم...پسری که باید در تربیتش نهایت دقت رو به خرج داد...و این دیدگاه مسخره ور باید دور ریخت که بزرگ کردن پسر راحت تره...چون اصولا شرافت و انسانیت منحصر به جنس نیست!و خب طبعا آزادی به اون شکلی که رایجه در ذهن های ما برای هیچ انسانی نه پسر و نه دختر درست به نظر نمیاد!

و آخر هم اینکه بعضی ها خودشون رفتاری دارن که تهاجم و دعوا میطلبه.

خانم گالوا