شهروند هزاره ی سوم

۰۷
ارديبهشت ۰۲

امروز 7 امه و فردا عقد (عروسی، نمیدونم چی ) دوستمه و من خیلی خیلی دیر به فکر اقدام عملی جهت فیکس کردن نوبت برای ارایشگاه افتادمcrying

بگذریم...

یه راهی رو هی سلانه سلانه میرم که نمیدونم درسته یا نه! بین خودکشی برای آزمون استخدامی، و خونئدن برای ارشد (اونم نه سفت و سفت :/ )

نه این که ارشد آش دهن سوزی باشه، نه... چون راهی برای فرار از اینجاست... نه به یه آرمان شهر، نه... به یه جای نسسسسبتا نرمال ! خیلی مسخرت، نه؟ :)))

چرا اینقدر دقیقه نودی هستم من خدا (محکم به پیشانی خود می کوبد.)

۰۲/۰۲/۰۷
خانم گالوا