شهروند هزاره ی سوم


آرام و روان و نرم و سنجیده رود

ما ناله کنان و یار نشنیده رود

یک عمر گذشت و عاقبت فهمیدیم

از دل نرود هر آنکه از دیده رود

خانم گالوا